دکتر عبدالمهدی رجایی
اصفهان - استانبول (درس ها و نکته ها)
میدان تقسیم استانبول چیزی شبیه به یک «فلکه» معمولی است. حصار و حدودی ندارد. اما میدان نقش جهان اصفهان نه تنها شخص را در دل خویش به چهار قرن قبل میاندازد، فضایی را برای هر نوع برنامه و نشست و استراحت گردشگر فراهم مینماید. بر این بیفزایید با ساخته شدن میدان عتیق (میدان امام علی) این نوع فضاهای محصور و مناسب دو برابر شده است. میدان عتیق جعلی و ساختگی نیست. میدانی بوده است که هزار سال در محیط ساخت و ساز گم شده بود و اکنون دوباره یافته شده است. پس گردشگر داخلی و خارجی باید درک کند که آنجا قدمت هزار ساله دارد اگر چه آجرهایش تازه است.
اصفهان چهارباغی زیبا و تاریخی دارد که از آن هم استانبول محروم است. خیابانی که هم خود تاریخی است و هم مکانی است برای اجرای برنامههای گوناگون گردشگری. استانبول منتهی به میدان تقسیم خیابانی دارد به نام «استقلال» که نه درختی دارد و نه طراوتی و اطراف آن را فقط مغازههای گوناگون پر کرده است. شاید از همه مهم تر، نکته ای که حتی در سفرنامههای قاجاری نیز به چشم میخورد، خشونت و تندی برخورد کاسب کاران و مغازه داران ترکیه است در مقابل لبخند و برخورد مهربان کاسب ایرانی که بزرگترین سرمایه اجتماعی است برای نشان دادن روحیه و مهمان نوازی ایرانی در مقایسه با همسایه خویش. موضوعی که مسلم بسیاری از گردشگران ایرانی آن را تجربه کرده اند. اما چند نکته:
- به خوبی آشکار است که دولت ترکیه در جلب گردشگر بسیار از ما موفقتر بوده است. اگر شما به محوطه «توپقاپی سرای» یا هر سایت تاریخی استانبول بروید، شمار گروهها و تورهای گردشگری از اقصا نقاط جهان شما را شگفت زده میکند. هزاران پیرمرد و پیرزنی که از استرالیا آمده اند. گروههایی با نژاد زرد که از جنوب شرق آسیا آمده اند، کسانی که از آسمان ما گذشته و از هند و پاکستان خود را به استانبول رسانیده اند. در کنار این شمار گردشگران دهها مغازه و قهوه خانه و رستوران و هتل دارند کاسبی شان را میکنند و روزگارشان را میگذرانند. برای شهری که هیچ کجای آن یک «آبخوری» نصب نشده است و شما باید آب خوردن را در شیشههای آب معدنی (هر عدد نیم لیر) بخرید و بخورید. در شهری که همه دستشوییهای آن پولی است و برای هر بار استفاده باید یک لیر (معادل دو هزار تومان) بپردازید، ببینید از همین آب و دستشویی چه درآمدی نصیب شهر میشود! مسئولین گردشگری ایران باید جستجو کنند که چرا دولت ترکیه در جلب گردشگر بسیار موفقتر عمل کرده است. مسیرهای بازاریابی و راههای جلب گردشگر را بشناسند. از تجربه آنها سود جویند. ارزش بخش خصوصی را در این میان دریابند. با آژانسهای گردشگری جهانی ارتباط روان تری داشته باشند و خلاصه تبلیغات را کوچک نشمارند. عمیقاً درک کنند که توریست نه یک تهدید که یک فرصت است.
- چنان که گفتیم در استانبول مکانهای عمومی زیادی برای گردشگران فراهم نیست. اما از آن چه موجود است استفاده میکنند. در خیابان استقلال دهها گروه موسیقی زنده مشغول نواختن و پول جمع کردن میباشند. گاهی دو نفر، یکی دف و دیگری سنتور مینوازند و نان در میآورند. از جنوب شرق آسیا، با آن سازهای عجیب و غریب، اجرا میکنند و توریستها را به دور خود جمع میکنند و هم برای شهر استانبول وهم برای خویش درآمدی کسب میکنند. چرا ما با آن که میدان نقش جهان و چهارباغ و امروزه میدان عتیق داریم از این مکانها برای چنین امکانی استفاده نمی کنیم؟ توریستها از این که با موسیقی ملل دیگر آشنا شوند لذت میبرند. ما حتی موسیقی خودمان را از آنها دریغ میکنیم! منظور برگزاری کنسرتهای پر خرج و سنگین نیست. اصلاً برای این نوع اجراهای ساده و بی تشریفات دولت کاری نمی کند. بیاییم تشویق کنیم و اجازه دهیم در میدان نقش جهان ما نیز گروههای کوچک موسیقی به اجرای برنامه مشغول شوند. دست کم موسیقی ایرانی اصیل را به گردشگر خارجی نشان دهیم.
- شهرداری استانبول عده ای از جوانان دبیرستانی را استخدام کرده بود با لباسهای مشابه که روی آن به عربی و انگلیسی نوشته شده بود (از من بپرسید) این اشخاص با آموزشهایی که میبینند، میتوانند پلی مابین توریست و دنیای پیرامون گردند. توریست سوالات و خواستههای خویش را بدون تشریفات و خیلی ساده از طریق آنان حل مینماید. در ایران چنین چیزی مرسوم نشده است.
- در چند روزی که نگارنده به استانبول رفته بود «هفته فرهنگی» کره جنوبی بود. در کنار سایت تاریخی محله توپقاپی، یک بازارچه از محصولات و صنایع دستی این کشور برگزار شده بود. محلهایی موقت برای برگزاری موسیقی و نمایشهای آنها ساخته بودند و در بعضی ساعات اجرا میکردند. نه تنها از کره جنوبی، بلکه از همه کشورهای جهان، گردشگران با علاقه این برنامهها و بازارچه را دنبال مینمودند. مسلم است که در این میان اجراها و شاید بخش زیادی از هزینه به دوش کره جنوبی بود که میخواست فرهنگ خود را به جهانیان عرضه نماید. ما نیز میتوانیم از این امکان استفاده کنیم. در کنار سایتهای تاریخی خود چنین برنامههایی را به اجرا بگذاریم و مسلم کشورهای زیادی مشتاق هستند که با هزینه خویش فرهنگشان را به نمایش بگذارند.
- تورهای درون شهری در استانبول بسیار فعال هستند.
- تورهای که با بیست لیره شما را سوار یک اتوبوس دو طبقه میکند و در سایتهای تاریخی میگرداند. تورهای سفر دریایی و دیگر تورها. این تورها به گردشگری که حوصله گشتن و یافتن بناهای تاریخی را ندارند کمک میکند که مستقیم و بدون پرس و جوی زیاد آثار تاریخی را بازدید نمایند. در اصفهان این تورها آن چنان فعالیتی ندارند. یا اگر هستند فقط مربوط به آژانس مربوطه میباشند در حالی که در استانبول در محل سایتهای تاریخی چنین تورهایی بسیار ساده و بدون کاغذبازی و وقت کشی، شما را سوار کرده و میگردانند.
- مردم استانبول توریست زیاد دیده اند. پس دیگر با نگاههای کنجکاو و «فضول» خود مزاحم توریست نمی شوند. بچههای استانبول با یک کلمه «Hello» انگلیسی دانی خود را به رخ توریست نمی کشند. مشاهده نشد جوانان آنجا با پرتاب کردن «متلک» به توریست ها، برای خود اسباب خنده فراهم نمایند. چنین است به نظر میآید نسبت به اصفهان، توریست احساس راحت تری دارد. بیاییم ما هم توریست را انسانی مشابه خودمان بدانیم که در گوشه دیگری از همین دنیا زندگی میکند. گو این که چهارچوب چهره یا رنگ پوستش مثل ما نباشد. او از کره دیگری نیامده است!
- در استانبول در اطراف سایت های تاریخی موضوع ترافیک را تا حدی حل کرده اند. در خیابان استقلال عبور هر نوع اتومبیل ممنوع است و فقط یک خط تراموا مسافران را جابجا می نماید. اما در اصفهان متأسفانه با وجود کوشش های زیاد و ساخت پارکینگ های متعدد، هنوز گردشگر باید ساعاتی از وقت گرانبهایش را در ترافیک اطراف پر نماید. شاید وقت آن رسیده است که چهارباغ عباسی ، خیابان سپه و میدان نقش جهان خالی از ماشین های شخصی شده و لااقل فقط تاکسی های مخصوص در آن عبور نمایند.
- چنان که گفتیم اصفهان دریا ندارد اما در عوض رودخانه زیبای زاینده رود را دارد (اگر چند سال است که در همه سال حضور ندارد) اما باید امکاناتی فراهم آید که رابطه نزدیک تری میان گردشگر و «آب» فراهم آید و حس کسانی که آب را دوست دارند به خوبی ارضاء گردد. منطقه بسیار زیبای ناژوان و باغ پرندگان نیز از چشم و حوصله بسیاری از گردشگران دور است، و بسیاری به اصفهان می آیند و می روند بدون آن که ناژوان زیبا را ببینند. باید تمهیدات بیشتری در این رابطه اندیشیده شود. آژانس ها باید به این باور نیز برسند که گردشگر خارجی و داخلی به جز آثار تاریخی و خرید، نیاز به طبیعت زیبا و خالی از تمدن نیز دارد!
آن چه گفتیم حاصل یک مسافرت کوتاه به استانبول بود. نکته هایی که مسلم اگر بیشتر می ماندیم بیشتر می شدند. اما این ها را گفتیم تا مسئولین شهری بدان ها عطف توجه بیشتری کرده و امیدواریم روزی برسد که در پرتو گردشگری فرهنگ والای اسلامی ـ ایرانی به جهانیان معرفی شده و مهمان نوازی و لبخند زیبای ایرانی مشهور خاص و عام گردد. روزی که اصفهان مقصد اول گردشگران جهان اسلام و کل دنیا شود.