تحلیل عملکرد آموزش و پرورش فارس در دوره پهلوی اول
در این مقاله عملکرد سیستم آموزشی پهلوی اول در فارس موردبررسی قرارگرفته است. نهاد آموزشی در دوران پهلوی اول متمرکزشده و گسترش کمی و کیفی درخور توجهی داشته است. آموزش اجباری کودکان و آموزش بزرگسالان از اهداف نظام آموزشی در این دوره بود. فرضیههای که این پژوهش درصدد اثبات آن است عبارتاند از: 1- با تلاشهای نهاد آموزشی تعداد باسوادان فارس به لحاظ کمی افزایش قابلتوجهی داشت. 2- بهبود در شاخصهای آموزشی تنها به لحاظ کمی و نه کیفی صورت گرفت.3- با وجود تمرکز سیستم آموزشی حکومت موفق به فراگیر کردن آموزش عمومی نشد. 4- به دلیل مشکلات ساختاری در فارس و نداشتن برنامه صحیح تلاش برای باسواد کردن بزرگسالان با موفقیت ناچیزی همراه بود.
آموزشوپرورش فارس در دوران پهلوی اول
امروزه مدرسه مهمترین کانونی است که حکومت با استفاده از آن ارزشهای اجتماعی موردنظرش را درونی کرده و تداوم میبخشد. درواقع مدرسه پس از خانواده مهمترین کانون اجتماعی شدن فرزندان به شمار میرود. توجه به آموزش همگانی در کشور ما پیشینهای طولانی دارد. مدارس به شکل سنتی خود در هر گوشه از کشور وجود داشته است. تعداد این آموزشگاهها به فراخور فرهنگ، شرایط جامعه، میزان امنیت و رفاه عمومی، سیاستهای حکمرانان در حمایت از علم و دانش و عوامل متعدد دیگر متفاوت بود. سابقه تأسیس مدارس به شکل نوین آن به دوران قاجاریه برمیگردد.
دولت پهلوی اول بنا به سرشت شبه مدرن و خودکامه خود و اقتضای تاریخی، درصدد متمرکز ساختن قدرت، همسانی ملت و مدرن سازی اجباری دولت و ملت و تضعیف روحانیون برآمد. انگیزه تلاش برای تغییر وضعیت ناهنجار جامعه به لحاظ فرهنگی، بهداشتی، سیاسی، اقتصادی و ... نیز گروهی را به تأسیس مدارس جدید سوق می¬داد. بهروزآوری ساختارهای اجتماعی و فکری طبق استانداردهای غربی، جایگزینی مفاهیم غیرمذهبی بهجای مفاهیم سنتی و دینی، ایجاد محدودیت برای نهادهای دینی، کوتاه کردن دست روحانیون از تصدیگری امور قضایی، آموزشی و مذهبی، نظارت بر اوقاف و بقاع متبرکه، محروم کردن روحانیون از منابع مالی همگی در راستای اجرای سیاست جدید دولت صورت گرفت. عموماً تصور بر این است که شخص پهلوی اول در انجام اصلاحات ابتکاری از خود نداشته است و اجراکننده سیاست روشنفکرانی بود به او بهعنوان بازوی اجرایی اصلاحات در ایران مینگریستند و با همدلی نشان میدادند. البته آنچه در ایران انجام میشد ابتکاری نبود و بیشتر ازآنچه در غرب رخداده بود الگوبرداری می¬شد. وجود دولت مطلقه سبب شد سیاستهای دنیوی¬ساز و دین¬زدای پهلوی اول با موفقیت نسبی بهپیش برود. ( امام¬جعه¬زاده و اسماعیلی، 1392، 51).
تا قبل از سال 1304 / 1925 م، مدارس متعددی در کشور تأسیسشده بود؛ همچنین مؤسسات آموزش عالی چون دانشکدة علوم، مدرسه فلاحت، دانشکده ادبیات، دانشکده حقوق، مدرسه طب و همچنین دارالمعلمین مرکزی، برای تربیتمعلم مدرسه ابتدایی و متوسطه، ایجادشده بود. تعدادی نیز برای تحصیل در رشتههای کشاورزی، آموزشوپرورش و امور نظامی به کشورهای اروپایی اعزامشده بودند.
مدارس تا زمان تصویب قانون اساسی مشروطه، مانند مکتبهایی که پیش از آن هم وجود داشت، پدیدهای مردمنهاد بودند و در برنامهریزی، اجرا و تعیین محتوا مستقل عمل میکردند. هنوز قانونی برای مداخله و یا وظیفه دولت در این موضوع وجود نداشت. سرانجام قانون مشروطه، دولت را مکلف به اداره امور مدارس و گسترش آموزش کرد. وزارت معارف کوشید تا مدارس خصوصی و مردمی را نظاممند کند. (ایروانی، 1393، 89) تا آغاز دوران پهلوی نخست شمار مدارس دولتی چندان زیاد نبود و دولت نیز کنترل چندانی بر آنها نداشت؛ بنابراین باید گفت مدارس دارای استقلال سازمان و برنامه بودهاند.
تحولات نظام آموزشی دوران پیش از پهلوی در کتابها و مقالات چندی بررسی شده و در اینجا مدنظر نیست. در روزگار پهلوی اول در نظام آموزشوپرورش کشور تحولات مهمی رخداده است که این نوشتار تأثیر آنها در منطقه فارس را موردبررسی قرار خواهد داد. مهمترین این تحولات تلاش برای آموزش همگانی و اجباری کودکان بود که در زیر به بررسی آن پرداخته میشود.
فایل word مقاله به پیوست ضمیمه شده است.
امروزه مدرسه مهمترین کانونی است که حکومت با استفاده از آن ارزشهای اجتماعی موردنظرش را درونی کرده و تداوم میبخشد. درواقع مدرسه پس از خانواده مهمترین کانون اجتماعی شدن فرزندان به شمار میرود. توجه به آموزش همگانی در کشور ما پیشینهای طولانی دارد. مدارس به شکل سنتی خود در هر گوشه از کشور وجود داشته است. تعداد این آموزشگاهها به فراخور فرهنگ، شرایط جامعه، میزان امنیت و رفاه عمومی، سیاستهای حکمرانان در حمایت از علم و دانش و عوامل متعدد دیگر متفاوت بود. سابقه تأسیس مدارس به شکل نوین آن به دوران قاجاریه برمیگردد.
دولت پهلوی اول بنا به سرشت شبه مدرن و خودکامه خود و اقتضای تاریخی، درصدد متمرکز ساختن قدرت، همسانی ملت و مدرن سازی اجباری دولت و ملت و تضعیف روحانیون برآمد. انگیزه تلاش برای تغییر وضعیت ناهنجار جامعه به لحاظ فرهنگی، بهداشتی، سیاسی، اقتصادی و ... نیز گروهی را به تأسیس مدارس جدید سوق می¬داد. بهروزآوری ساختارهای اجتماعی و فکری طبق استانداردهای غربی، جایگزینی مفاهیم غیرمذهبی بهجای مفاهیم سنتی و دینی، ایجاد محدودیت برای نهادهای دینی، کوتاه کردن دست روحانیون از تصدیگری امور قضایی، آموزشی و مذهبی، نظارت بر اوقاف و بقاع متبرکه، محروم کردن روحانیون از منابع مالی همگی در راستای اجرای سیاست جدید دولت صورت گرفت. عموماً تصور بر این است که شخص پهلوی اول در انجام اصلاحات ابتکاری از خود نداشته است و اجراکننده سیاست روشنفکرانی بود به او بهعنوان بازوی اجرایی اصلاحات در ایران مینگریستند و با همدلی نشان میدادند. البته آنچه در ایران انجام میشد ابتکاری نبود و بیشتر ازآنچه در غرب رخداده بود الگوبرداری می¬شد. وجود دولت مطلقه سبب شد سیاستهای دنیوی¬ساز و دین¬زدای پهلوی اول با موفقیت نسبی بهپیش برود. ( امام¬جعه¬زاده و اسماعیلی، 1392، 51).
تا قبل از سال 1304 / 1925 م، مدارس متعددی در کشور تأسیسشده بود؛ همچنین مؤسسات آموزش عالی چون دانشکدة علوم، مدرسه فلاحت، دانشکده ادبیات، دانشکده حقوق، مدرسه طب و همچنین دارالمعلمین مرکزی، برای تربیتمعلم مدرسه ابتدایی و متوسطه، ایجادشده بود. تعدادی نیز برای تحصیل در رشتههای کشاورزی، آموزشوپرورش و امور نظامی به کشورهای اروپایی اعزامشده بودند.
مدارس تا زمان تصویب قانون اساسی مشروطه، مانند مکتبهایی که پیش از آن هم وجود داشت، پدیدهای مردمنهاد بودند و در برنامهریزی، اجرا و تعیین محتوا مستقل عمل میکردند. هنوز قانونی برای مداخله و یا وظیفه دولت در این موضوع وجود نداشت. سرانجام قانون مشروطه، دولت را مکلف به اداره امور مدارس و گسترش آموزش کرد. وزارت معارف کوشید تا مدارس خصوصی و مردمی را نظاممند کند. (ایروانی، 1393، 89) تا آغاز دوران پهلوی نخست شمار مدارس دولتی چندان زیاد نبود و دولت نیز کنترل چندانی بر آنها نداشت؛ بنابراین باید گفت مدارس دارای استقلال سازمان و برنامه بودهاند.
تحولات نظام آموزشی دوران پیش از پهلوی در کتابها و مقالات چندی بررسی شده و در اینجا مدنظر نیست. در روزگار پهلوی اول در نظام آموزشوپرورش کشور تحولات مهمی رخداده است که این نوشتار تأثیر آنها در منطقه فارس را موردبررسی قرار خواهد داد. مهمترین این تحولات تلاش برای آموزش همگانی و اجباری کودکان بود که در زیر به بررسی آن پرداخته میشود.
فایل word مقاله به پیوست ضمیمه شده است.
+
چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۵۶
نظر شما