دکتر معصومه گودرزی

دکتری: دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد: دانشگاه اصفهان، ۱۳۹۰
کارشناسی: دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۸

شکل گیری تاریخ محلی

شکل گیری تاریخ محلی تاریخ ایران به لحاظ شیوه نگارش و چگونگی باز تاب حوادث تاریخی ، فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذشته است. شکل گیری جریان تاریخ نگاری ایرانی را باید از آغاز نوشتار تواریخ محلی در قرن سوم جست و جو کرد که کالبدی جدیدی به ساختار تواریخ ایرانی بعد از اسلام بخشید. هرچند بنا بر نیاز جامعه اسلامی ، کتب زیادی مانند فتوح و خراج به نگارش در آمد که محتوای محلی داشت.
پیوست‌ها
بسم الله الرحمن الرحیم




شکل گیری تاریخ نگاری محلی

تاریخ ایران به لحاظ شیوه نگارش و چگونگی باز تاب حوادث تاریخی ، فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذشته است. شکل گیری جریان تاریخ نگاری ایرانی را باید از آغاز نوشتار تواریخ محلی در قرن سوم جست و جو  کرد که کالبدی جدیدی به ساختار تواریخ ایرانی بعد از اسلام بخشید. هرچند بنا بر نیاز جامعه اسلامی ، کتب زیادی مانند فتوح و خراج به نگارش در آمد که محتوای محلی داشت. اما تالیف تواریخ محلی در تضاد با انگیزه های عمومی نگارش تواریخ قبلی بود.از آنجا که تاریخ نگاری محلی به ثبت و ضبط وقایع تاریخی در محدوده یک محل (شهر، ایالت ، ناحیه) اطلاق می شود ، جایگاهی ذیل تاریخ ملی (کشور) می یابد و  بدون شک وجه اصلی و مشخصه تاریخ محلی، پیوند آن با یک عرصه جغرافیایی محدود و مشخص است. عناصر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی یا اقتصادی در تعیین و تشخیص آن دارای تقدم نیستند و همگی موخر بر عامل جغرافیایی واقع می شوند. پس از عامل تعیین کننده واحد جغرافیایی، آنچه تاریخ محلی را دارای موجودیت می سازد نسبت آن با تاریخ ملی است. تاریخ محلی به عنوان جزیی از تاریخ ملی اساسا به مانند امر جزیی معنا و مفهوم و موقعیت خود را از امر کلی می گیرد (خیراندیش، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش 45).

اگر بر مبنای سخن روزنتال درباره تاریخ نگاری اسلامی، بخواهیم تاریخ نگاری محلی را شرح دهیم، چنین نتیجه می گیریم که هر آن چه را قومی یا ملتی در زمانی معین از تاریخ ادبی خود در کتابهای تاریخی نگاشته است می توان آثار تاریخی قلمداد کرد و در زمره تاریخ محلی به شمار آورد (روزنتال، 1366:ج 1،ص 25). تاریخ نگاری محلی در حقیقت جزئی از سنت عظیم تاریخ نگاری و (جغرافی نگاری) اسلامی است که در قرن سوم هجری تکوین یافت. اگرچه قرن سوم هجری آغاز تاریخ نگاری محلی محسوب می شود،  اما متأسفانه تاریخ محلی در این قرن برخلاف آثار همسنگ خود یعنی منابع جغرافیایی تاریخی نه تنها اندک شمارند بلکه اکنون در دست نیستند و تنها گزارشی از آنها به واسطه منابع دیگر به دست ما رسیده است. در علت قلت تاریخ نگاری های محلی در این قرن شاید بتوان به این نکته اشاره کرد که در قرن مزبور هنوز احساسات و تعلقات جهان وطنی اسلامی جای خود را به وطن دوستی محلی و منطقه ای که انگیزه اساسی نگارش تاریخ های محلی محسوب می شد نداده بود (خیراندیش، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش 46).

 از انگیزه های اساسی در روی آوردن مورخان به تألیف تاریخ محلی ، گرایشات و تمایلات زادبوم ستایانه آن ها بوده است. اگرچه سخن گفتن در مورد انگیزه نویسندگان این آثار قدری دشوار است اما شکی نیست تمامی این نویسندگان همانند عموم مؤلفین در نوشتن آثار خود کم یا زیاد از انگیزه های علمی برخوردار بودند. پایگاه و منزلت اجتماعی و سیاسی نیز از عوامل تأثیر گذار بر رویکرد مورخان است. داشتن منشأ  ایلی طایفه ای یا شهری در انتخاب مواد خام و توجه بیشتر به عناصر خاص  تأ ثیر به سزایی داشته است. در غالب تاریخ نگاریهای سنتی سنجش تاریخی و نقد و ارزشیابی منابع اعمال نمی شد. مورخین، نتیجه گیری تاریخی وقایع را بدون علت و معلولی ردیف می کردند و از ذکر بسیاری حقایق ( خواه از سر مصلحت اندیشی، خواه از ترس بر اثر ناامنی های اجتماعی ، خواه از جهت عدم درک معنی وقایع) چشم می پوشاندند. از دیگر معایب تاریخ نگاری سنتی ، اغراق گویی، مغلق نویسی، پرحرفی و فضل فروشی های بی خردانه است. تاریخ نگاری سنتی عمدتاَ مبتنی بر تقدیر است. علل و اسباب بسیاری از وقایع را اراده و مشیت الهی می دانستند. البته در این مورد غالباَ در مشی مورخین تناقض دیده می شود . اگر امری بد و منفی و نامطلوب واقع می شد  بر اساس اراده ، تقدیر و قضا بوده  و اگر کاری مورد قبول  واقع می شد ناشی  از نبوغ و تصمیم ظل الله به شمار می آمد.

از آنجا که تفاخر محلی و بومی عامل مهمی در ظهور و رشد این نوع تاریخ نگاری بود  از این رو  ، وجود افسانه و روایت های گزافه از برای درشت نمایی یک شهر و یا منطقه اندک نیست.به طور مثال نویسنده فضائل بلخ ، صفی الدین عبدالله در ذکر فضائل این شهر تا حد زیادی اغراق کرده ، وی مدعی است در این خطه حتی ملائکه و فرشتگان به زبان پارسی دری سخن می گویند.

بعضا برخی از این تواریخ به خواست امرا و حکام یا حتی خاندان های بزرگ نگاشته می شد و همراه با  نسب سازی و افسانه بوده است . البته در شیوه تاریخ نگاری سنتی  ارزش ها و اهمیت هایی نهفته است که آن را نباید نادیده گرفت. در این روش تاریخ نگاری علاوه بر ذکر شرح وقایع سیاسی و شورش ها در ذکر انواع مالیات ها و خراج، فضائل و محاسن منطقه ،کشاورزی ، معادن، مذاهب سکنه ، زبان ، لهجه،  آداب و رسوم و فرهنگ عامه ،شرح احوال رجال، وصف مساجد ، مدارس ، خانقاه مزارات بزرگان و غیره سخن رانده شده است. نکته قابل تامل، تغییر رویکرد تاریخ نگاران در طول ادوار است ، در مقاطعی از دوران موضوع تاریخ نگاری از حالت ثبت وقایع خارج شده و مورخانی همچون ابن اثیر به تحلیل حوادث  نیز می پردازند و نتایج  وقایع را می سنجند و وقایع اجتماعی و اقتصادی را با توجه به شرایط زمان تحلیل و بیان می کنند. در مجموع تاریخ را باید  از دو دیدگاه،  اعتبار و انتقاد نگریست، با این دیدگاه می توان در نگاشته های  مورخین علاوه بر ذکر روایات صحیح و ناصحیح واقعیات و حقایق را دریافت.  

+ سه‌شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۲۲:۰۷
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: