دکتر ولی‌الله مسیبی

تخصص: نویسنده و پژوهشگر تاریخ شفاهی
دکتری: دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
سردبیر : سردبیر پایگاه اینترنتی تاریخ محلی ایران

محورهای اساسی تفکر تاریخ نگاری محلی

محورهای اساسی تفکر تاریخ نگاری محلی تفکر تاریخ نگاری محلی جدید مبتنی بر باز شناسی وباز سازی دقیق وجزئی گذشته در مقیاس محلی است ،تاریخ محلی پدیده های هر محل از جمله مسائل اجتماعی ،اقتصادی ،سیاسی ،نظامی وفرهنگی را مورد کنکاش قرار داده به صحنه تاریخ می آورد .که همه آنها را می توان به عنوان یک مثلث در نظر گرفت که اضلاع آن : عوامل جغرافیایی،انسانی واداری می باشد.
تفکر تاریخ نگاری  محلی جدید مبتنی بر باز شناسی وباز سازی دقیق وجزئی گذشته در مقیاس محلی است ،تاریخ محلی  پدیده های هر محل از جمله مسائل اجتماعی ،اقتصادی ،سیاسی ،نظامی  وفرهنگی را مورد کنکاش قرار داده به صحنه تاریخ می آورد .که همه آنها را می توان به عنوان یک مثلث در نظر گرفت که اضلاع آن : عوامل جغرافیایی،انسانی واداری می باشد.
باتوجه به اضلاع در نظر گرفته شده درقالب مثلث محلیت ،تاکید اصلی دردرجه اول برمقوله مکان جغرافیایی می باشد درراستای این تاکید در پی برسی ویژگی اقلیمی - طبیعی – شناخت ناهمواری ها وپدیده های طبیعی مانند جریان رودخانه ها،کوه ،سیل ،زلزله ،خشک سالی وتاثیرات آن برچگونگی شکل گیری روستا ها ،معماری ومهندسی ساختمان ها وتاثیرات آب وهوایی می باشد .
یکی دیگراز محورهای اصلی در تفکر تاریخ نگاری محلی نوین نگاه دقیق وهمه جانبه آن به ویژگی های انسانی وفرهنگی یک محدوده محلی می باشد شامل:بررسی زبانی – اعتقادات مذهبی – شیو های معیشتی – اخلاق – زندگی مرگ – باور ها ونگرش ها آداب ورسوم – پوشش لباس – رفتار وگفتار ها آنها در طول تاریخ می باشد .
محوریت دیگردر تفکر محلی در راستای مولفه های شکل دهنده یک جامعه محلی پرداختن به ویژگی های اداری ناحیه محلی مورد بحث می باشد این ویژگی ها شامل : سازمان های حقوقی – مالیاتی – شهرداری ها –مراکز بهداشتی و مراکز آموزشی  محل می باشد.
از دیگر مباحث مورد توجه در بررسی های تاریخ نگاری محلی که در پیوند با ضلع جغرافیا یی مثلث یاد شده قرار می گیرد تحولات اقتصادی واستعداد های بالقوه ی یک ناحیه وچگونگی پیشرفت یا عقب ماندگی ،درآمد های اقتصادی وابزار های تولید مورد بررسی قرار می گیرد
فلسفه تاریخ نگاری محلی جدید به سمت مرکزیت ستیزی است نه مرکزیت گریزی  ،اگر توزیع قدرت وثروت عادلا نه نباشد دولت مرکزی باید توزیع قدرت وثروت کند وتقویت اقتصادی به اندازه استعداد ها توسعه پیدا کند عدم تغییرپایتخت ها درطول تاریخ از عوامل پایداری وتوسعه کشورهاست توجه به استعداد های محلی وداشتن آزادی در مدیریت وعدم دخالت دولت مرکزی در تمام مسائل ریز باعث مشارکت عمومی وهمگرایی ملی خواهد شد ،هرپدیده ای دارای یک هسته  سخت است ویک محوریت اساسی دارد که اگر از آن دفاع نکند ساقط می شود ،بعضی دلایل سلبی است که حیات به آن وابسته است اما دلایل ایجابی که بستگی به  نوع نگاه دارد هسته سخت پدیده ها اگردلایلی برای حفظ داشته باشند ادامه می یابد،هسته سخت تاریخ های محلی برواگرایی ومبتی بر برتری ها وفضایل می باشد تا وقتی حدود وجود داشت هسته سخت به شدت حفظ می شد اما وقتی مرزها شکل گرفت هسته سخت محلیت فروریخت .
نگاه ثانویه درفلسفه تاریخ جدید ،مسِاله همگرایی است ،همگونی نیست دیده شدن وحضور است دید انسان ها تعمیق شود وقوه استد لال بالا برود که از ویژگی های ذات تاریخ خوب است .ارسطو:«هیچ علمی رانباید بیش از ذات آن انتظار داشت » کار مورخ روشن بینی است آنقدر باز می کند تاهمه بفهمند.در سنت قدیم ،محدثان – روحانیون – علما وکسانی که ساکن یک محل بودند ،احساسات وعلایق شدید داشتند ممکن بود بعضی چیز ها را بنویسند بعضی چیز هارا ننویسند امادرسنت جدید مورخ ممکن است از منطقه مورد مطالعه نباشد زیرا افراد مختلف ،روشنفکران وغیر دولتی ها هم می توانند بنویسند ومتخصصین سازمان دهی می کنند تنوع کارها خیلی زیاد وافراد هم زیاد هستند ،درسنت جدید موضوعات کلی رانمی پسندند ونمی پذیرند به تنوع موضوعات توجه می شود بانگاهی کلی ومنافع ملی ،دایره خوانندگان سنت قدیم کم ومعمولاً  درهمان مکان بودند  درصورتی که در سنت جدید خوانند گان متنوع وبسیار زیاد هستند موسساتی بوجود آمده که تحقیقات تاریخ های محلی رامهندسی کرده  مکانیسم های آن را سازمان دهی می کند درسنت جدید خوب یا بد نداریم وتوصیه به محلی کاران کاردرعرض است پس نمی توان به عمق برویم زیرا تاریخ محلی جزیی از تاریخ معاصر است .
تاریخ نویسی محلی سنتی بیشتر براساس فضائل نویسی ،وطن دوستی ،علایق شخصی ویابه درخواست حاکمان نوشته می شد هدف برجسته کردن یک شهر دربین دیگر شهرها بود که باعث واگرایی می شد زیرااغراق در ویژگی های مثبت ونادیده گرفتن معایب نتیجه ای جزء کتمان واقعیات نبود ورقابت های منطقه ای وخون ریزی هایی هم معمولاً به دنبال داشت مورخ محلی جدید هرچند به پدیده های ریز می پردازداز دید کلی نگر وهمه جانبه واززوایای مختلف به موضوع می پردازد تمایزات وتفاوت های فردی ،گروهی وقومی رابه دقت شناسایی کرده ،نشانه های هم بستگی وتشابهات راتقویت می کند هویت محلی را به افراد می شناساند زیرا هویت یابی وشعور یافتن بر خویشتن باعث خود باوری شده ،هر گونه آسیب رسانی به شخصیت آنهاموجب دردسر خواهد شد مورخ محلی وظیفه خود می داند ضمن احترام به خرده فرهنگ ها استعدادها وپتانسیل های محلی را شناسایی کند واز مفهوم هایی که با اسناد سازگارنیست ومطابقت ندارد پرهیز کند باافراد محلی دوست شده خود رافروتن وخطا پذیر احساس نماید .  
تاریخ نگاری جدید یک تاریخ زنده است ،استراتیژیک داردوحرف هایش با مردم است تاهویت آنهارابه منظور حفظ منافع ملی تقلیل دهد مشارکت عمومی را زیاد کرده همه رابه خود باوری برساند هویت مناطق باید عینی باشد مورخ محلی نه بادشان می کند، نه خاکشان می کند.
تاریخ نگاری محلی سابقه دیرینه ای در جهان اسلام دارد ودرصد بالایی از کتاب های تاریخی را تاریخ محلی شامل می شود که این نوع از تاریخ نگاری دقیق ترین ومستند ترین آگاهی هارادرمورد محل به مورخ می دهد ،شکل وقالب تاریخ نگاری محلی در طول زمان همواره به یک صورت  ادامه یافت تابه نیمه دوم قرن بیستم به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم  رسید که تحت تاثیر فلسفه های نو،شکل وقالب های جدیدی به خود گرفت وبه تدریج ظهور یافت وموضوعات آن متنوع تر ومتفاوت تر شد .
توجه به منابع شفاهی باعث تحریک ذائقه عمومی وموجب مشارکت بیشتر مردم در تاریخ نگاری گردید که خود را شریک وتاثیر گذار درتاریخ می دانستند نه درحاشیه آن،حضوری که به مورخان در باز شناسی وباز سازی گذشته می توانست کمک کند ،هرچند تاریخ نگاری محلی جدید در دانشگاه های اروپایی وآمریکایی پایه گذاری شد اما به تدریج مورد توجه مورخان،تحصیل کردگان وعلا قه مندان به تاریخ نگاری محلی دیگر کشورها قرار گرفت وفضای باز تری را پیش روی آنها قرارداد تا بافراگیری روشهای علمی واکادمیک استعداد های خود را برای نگارش تاریخ محلی بروز دهند ، همچنین مردمی که قرن ها متمادی منتظر حضور در عرصه های تاریخ بودندو باورشان نمی شد روزی کسانی به آنها توجه کرده ،پای درد دلشان بنشیند وآنهارا ازعمق بی توجهی به ظهوری معنادار برساند خوشحال نموده باعلاقه مندی شدید واحساس غرور درخدمت مورخان قرار گرفتند تا بتوانند آن چه درطول تاریخ نادیده گرفته شده بود درمتن تاریخ بیان کنند.
توسعه شهر نشینی ومهاجرت های غیر متوازن موجب فراموشی ومحوشیوه های سنتی وقدیمی  می شد مورخان محلی باتشکیل گروه های مختلف جهت حفظ هویت های در حال اضمحلال شروع به تشکیل کردند وموضوعاتی مانند تاریخ روستا ،شجره نامه نویسی،جمع آوری لغات واصطلاحات محلی وادبی ،حفظ شکل معماری قدیم ، چکونگی معیشت های مردم واستفاده از گیاهان دارویی ،تاثیرات عوامل جغرافیایی بر شکل گیری افراد ،طرز رفتار وگفتار آنها مورد توجه قرار گرفت. عدم توجه مورخان محلی کار به مرکزیت وبرجسته کردن نقاط کور درسطح ملی واهمیت دادن آن در سطح تاریخ ملی ،همراهی و هم زیستی وتعامل با رشته های جامعه شناسی وجغرافیا از محور های دیگر تاریخ محلی جدید است .
درقرن نوزده میلادی سنت تاریخ نگاری قدیم باز سازی شد وغنای بیشتری یافت ،افراد گمنام که حرفی برای گفتن داشتند مورد توجه قرار گرفته ،توانستند برای اولین بار درطول تاریخ نقش ایفا کنند ،یکی از اهداف تاسیس دانشکده تاریخ محلی در دانشگاه لستر انگلیس در سال 1947م تشویق عموم به مشارکت تاریخی وحفظ وحراست هویت متکثر گذشته خود بود نتیجه کار دردهه های شصد وهفتاد نمود پیداکرده رشد وشکوفا شد ،حرکت های خود جوش توسط گروه های محلی شکل گرفت ونویسندگان بزرگ درراستای به روز کردن این سنت فلسفه نوینی را پی ریزی کردند.
تاریخ نگاری محلی در ایران سابقه طولانی دارد که براساس تفکرات سیاسی ،اقتصادی،علمی،علا یق شخصی آموزشی ازمهمترین عناصر انگیزش نگارش آن است اما یکی از مولف های تاریخ نگاری جدید دوری کردن از حب وطن است زیرا بسیاری از مورخین اهل آن محل نیستند همچنین نقد وبررسی محاسن ومعایب یک محل وبه صحنه آوردن واقعیات ،پرهیز ازتملق وچاپ لوسی مرسوم ، انتقاد از حاکمان محلی وارائه گزارشات صحیح ودقیق مبتنی بر اسناد وآمارواستفاده از منابع جدید مانند تاریخ شفاهی از دیگر ویژگی های تفکر تاریخ محلی جدید است .
تاریخ نگاری جدید بر این اصل استوار است که پس از تحقیق وپژوهش دریک محل به برنامه ریزان ومدیران درسطح کلان توصیه می کنند که حال می توانند از نتایج آن برای تصمیمات صحیح تر استفاده کنند.
+ چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۰۸
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: